امروز به سایه م که رو دیوار کنار تختم می افتاد نگاه میکردم، انقد دلم خواست بکشمش.. حیف دیوار اتاق تازه رنگ شده.. حیف که جدیدن خیلی به پرو پای مامانم پیچیدم! وگرنه چی می شد..
این سایه هم عینهو دم غولبچه سنگیه تو کارتون یونیکوس!
شایدم نگاه باشه…نمی دونم…اما مسئله این بود که روایت دیگه ای هم میشه کرد…روایتی که با قلب همه چی هنوز هم باور پذیر باشه روایتی که نه نمیشه انکارش کرد نه قبول حالا نگاه یا حقیقت
ميشه يه جور ديگه هم نگاه كرد كه نه نگاه وارونه باشه و نه حقيقت
… وارونه جلوه دادن حقيقت …
فكر ميكنم اين دقيقاً اون مفهوميه كه اين عكس القا ميكنه
وارونه جلوه دادن حقيقت كه به مرور در بطن قضيه تبديل به يك واقعيت ميشه و اين استتار اوقدر با مهارت انجام ميشه كه كمتر كسي متوجه ميشه …
درست مثل قلعه حيوانات .. و از اون عيني تر ايران ِ الآن ِ ما …
وقتی بچه بودم (بچه تر از الان) عاشق این بودم که سرم و بزارم رو زمین و پاهامو ببرم رو دیوار و دنیای وارونه رو نگاه کنم
خیلی کیف میداد
این عکست منو به اون دوران برد
تخته سیاه
20 Comments
به این میگن اعجاز با یه عکس فوق العاده و دوتا کلمه و یه نقطه …
اینم ببین ! مرد ِ از مرگ و مرگ بر ها خسته ..
>> http://www.mowjcamp.com/article/id/38660
امروز به سایه م که رو دیوار کنار تختم می افتاد نگاه میکردم، انقد دلم خواست بکشمش.. حیف دیوار اتاق تازه رنگ شده.. حیف که جدیدن خیلی به پرو پای مامانم پیچیدم! وگرنه چی می شد..
این سایه هم عینهو دم غولبچه سنگیه تو کارتون یونیکوس!
امین شاهنده؛ کس که خلاقیت و تخیل و نوع نگاهش همیشه برام جالب و تحسین برانگیز بوده و هست.
من اسمشو میزارم نگاه وارونه
آره منم با مصطفي موافقم
اين حقيقت نيست كه وارونه است
نگاه آدم هاست
شایدم نگاه باشه…نمی دونم…اما مسئله این بود که روایت دیگه ای هم میشه کرد…روایتی که با قلب همه چی هنوز هم باور پذیر باشه روایتی که نه نمیشه انکارش کرد نه قبول حالا نگاه یا حقیقت
ميشه يه جور ديگه هم نگاه كرد كه نه نگاه وارونه باشه و نه حقيقت
… وارونه جلوه دادن حقيقت …
فكر ميكنم اين دقيقاً اون مفهوميه كه اين عكس القا ميكنه
وارونه جلوه دادن حقيقت كه به مرور در بطن قضيه تبديل به يك واقعيت ميشه و اين استتار اوقدر با مهارت انجام ميشه كه كمتر كسي متوجه ميشه …
درست مثل قلعه حيوانات .. و از اون عيني تر ايران ِ الآن ِ ما …
وقتی بچه بودم (بچه تر از الان) عاشق این بودم که سرم و بزارم رو زمین و پاهامو ببرم رو دیوار و دنیای وارونه رو نگاه کنم
خیلی کیف میداد
این عکست منو به اون دوران برد
این حقیقت وارونه نیست بلکه وارونه دیده شده !!
عکس رو دیدم…حیفه سرسری نظر بدم…میرم یه کم با این حقیقت وارونه خلوت کنم و ببینم چی داره واسه گفتن…می آم دوباره
سرم گیج می ره
یاد شهربازی اینجا می افتم
تا دو روز بعد از شهربازی توهم وارونه شدن همه اجسام متحرک رو داشتم
نه من! همه!
نترسيد
فقط دوربينو برعكس ( وارونه ) گرفته
همه چي سر جاشه!!!!
.
.
.
.
.
من خودم حواسم به همه چي هس
نترسید … نترسید … ما همه با هم هستیم ! D:
اگه زمین محورمون باشه پس این میشه
» حقیقت – «… حقیقته زیر صفر….
حقیقت کدومه بچه؟
واقعیت یه چیز دیگست…!!
واقعیت، بحث بی معنا سرِ یه عکسه.. یه عکس از صحنه هایی که هر روز هزار بار می بینیمشون..
حقیقت؟
حقیقت وارونه؟!
😉
قبول نیست تاتا!!!!!! تو تقلب کردی
🙂
سلام!
فک کنم الان حتما باید کامنت خودتو برات بنویسم! 😉
من واقعا از بودن توی وبلاگ تو لذت می برم!
خیلی خوشم میاد از اینجا!
راستی! می تونم این عکس رو برای خودم داشته باشم!؟
حقیقت وارونه…
شاید دنیای حقیقی وارونه ی این چیزی باشه که ما می بینیم! یعنی ما داریم تو دنیای وارونه زندگی میکنیم!
نمیدونم
خوش باشی!
فعلا
شاه بازی به شکار مگسی می آید
🙂
مرده شورت رو ببرن. خب؟؟؟؟؟